آخرین چیزی ک باید بهت بگم ..

همون صبحی ک پست قبلی رو نوشتم بعدش ب خدا گفتم خسته‌ام از اینهمه کشمکش.. از اینهمه ندونستن.. سردرگمی.. نفهمین..

گفتم بگو بهم چ کنم؟ خدایی کن حرف بزن باهام.. بهش گفتم ی چیزی بگو آروم بشم

خسته بودم.. نخوابیده بودم..ب امید اینکه ی نشونه بهم توو خواب بده خوابیدم ..

خواب دیدم نشستم روی صندلی تو رو ب روی من ایستادی س رخ.. دستتو سمت گرفتی گفتی: "میخوای درباره‌ی من بدونی برو آیه‌ی ۶ سوره بقره رو بخون.."

بلافاصله از خواب پریدم رفتم آیه‌ رو خوندم هی خوندم خودشو معنیشو تفسیرشو هی گفتم چ ربطی داره این چی میگه نفهمیدم تا دیشب .. بماند ..

نمیخواستم بهت بگم ولی فک کنم بهتر بود بدونی شاید تلنگری بشه برای تغییری در زندگیت .. نمیدونم تعبیرش چیه تو خودت برای خودت تعبیرش کن ..فقط میدونم من خواب الکی ندیدم ...

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾

در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهى چه بيمشان ندهى بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد (۶)

..